ترجمه«فریاد بر سر باران»چاپ شد/دختری که عاشق پیشبینی آبوهوا بود
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۹۸۶۲۶
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «فریاد بر سر باران» نوشته لیندا.م. هانت بهتازگی با ترجمه شوکا کریمی توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب، یکی از عناوین مجموعه «رمانهایی که باید خواند» است که اینناشر چاپ میکند.
مجموعه «رمانهایی که باید خواند» به گفته اینناشر شامل رمانهایی میشود که با آنها زندگی میکنیم؛ نفس میکشیم، میخندیم، گریه میکنیم و قد میکشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نسخه اصلی رمان «فریاد بر سر باران» که نامزد جایزه کتاب منتخب خوانندگان گودریدز بوده، سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. اینکتاب درباره دختر نوجوانی بهنام دلسی است که علاقه عجیبی به پیگیری وضع آب و هوا دارد. او که همیشه با مادربزرگش مهربانش زندگی میکرده، زندگی خود را دچار طوفان میبیند. چون بهمرور حسرت داشتن یک خانواده عادی را در درون خود حس میکند. او در حسرت داشتن یکپدرومادر است. اما حسرتش فقط همین نیست. دلسی یک دوست صمیمی هم دارد که گویی زودتر از او بزرگ شده و دیگر با دلسی نمیجوشد. با وجود حسرتها اما دلسی چیزهای خوب زیادی هم در زندگیاش دارد؛ مثل همسایههای خانه مادربزرگ.
همسایههای مادربزرگ قوی هستند و دلسی و مادربزرگ را حمایت میکنند. اما در ادامه داستان پای یک دوست جدید هم به قصه باز میشود که اسمش رونان است و شخصیتی مشوق و دلسوز و البته مشکلات خودش را دارد. دلسی و رونان با هم دوست میشود و ماجراجوییهایی رقم میزنند. به اینترتیب هر دو به تدریج، فرق احساساتی مثل غم و خشم، شکستهبودن و کامل بودن، رهاشدگی و دوستداشتن و ... را یاد میگیرند. از همه مهمتر اینکه میتوانند در کنار هم از پس طوفانها بربیایند.
رمان «فریاد بر سر باران» با ۴۹ فصل منتشر شده و در انتهای ترجمه فارسی آن، گفتگوی کوتاهی با لیندا.م.هانت منتشر شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
سرم را بالا میگیرم و یادم نمیآید کجای بحث را از قلم انداختهام.
«پدرم. پدرم توی جنرال الکتریک کار میکرد و وای که چقدر عاشق این درخت بود. همیشه _ و البته هنوز _مرکز محله بوده. شرکتشون هر سال بهش چراغهای جدید میداد، چون قول داده بود همه مغازهدارها رو جمع کنه و دعوتشون کنه اینجا تا ببینن چراغها چقدر پرنورن. این کارو هم میکرد.
پیکنیکهای هالووین، کبابپزیهای نوامبر، دسامبر هم که همیشه کاپشنپوشیده این بیرون بود و برگر گریل میکرد، از خونه هم صدای سرودهای کریسمس میاومد. مادر میگفت فکر میکنه پدرم دیوونهس. ولی... واقعا اینطوری فکر نمیکرد...» نفسی کند و طولانی بیرون میدهد. «همهمون عاشق اون روزا بودیم.» سرش کمی میافتد. «دلتنگشونم. آدمهای خوبی بودن. اهل بغل کردن نبودن، یا از اون آدمهایی نبودن که از عشق و محبت یقه پاره کنن. ولی آدمهای خوبی بودن.»
اینکتاب با ۲۵۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۶۴ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5320415 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: ادبیات کودک و نوجوان رمان نوجوان ترجمه انتشارات پیدایش نشر پیدایش تازه های نشر امام حسن مجتبی ع برنامه سوره انتشارات سوره مهر ترجمه معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی رونمایی کتاب دفاع مقدس جنگ تحمیلی کتاب ادبیات داستانی تجدید چاپ ادبیات ایران رایزنی فرهنگی رمان هایی منتشر شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۹۸۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشیها
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «آن روی دیگران» نوشته کئوتر ادیمی به تازگی با ترجمه آذر نورانی توسط نشر نیستان منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب روایتی از الجزایر معاصر است که بحرانهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری را از سر گذرانده است.
کوثر عظیمی (کئوتر ادیمی) نویسنده معاصر الجزایریالاصل، در اولین داستانش از زندگی خانوادهای صحبت میکند که انگار فقط در سختیها و تلخیهای روزمرگیهایشان با هم شریکاند. در داستان پیش رو، هر شخصیت فرصت دارد بخشی از دغدغههایش را برای خواننده بازگو و او را با خلوت خود همراه کند. تلاقی رخدادها و چندصدایی روایتها از جذابیتهای اصلی این رمان است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«… بابا ما را ول نکرده است. قرار است برگردد. برمیگردد. مامان میداند. برای همین جلوی پنجره منتظر مینشیند و دستش را در موهایم میکند. او برمیگردد و من دیگر موهای سفید نخواهم داشت. موهای سفید نبود باباست. آنها روزهای بدون بابا هستند. همینکه برگردد، موهای سفید هم میروند.»
اینکتاب با ۷۲ صفحه و قیمت ۸۵ هزار تومان عرضه شده است.
کد خبر 6090717 فاطمه میرزا جعفری